رزم ما زنان

بازتاب دهنده مسائل مبرم زنان ایران

مصاحبه با معصومه ابتكار، نامزد ائتلاف اصلاح‌طلبان برای انتخابات شوراها

«قهرمان زمين» از سوي سازمان ملل، بانوي ايراني، معاون سابق رييس جمهور، استاد دانشگاه تربيت مدرس و عضو دانشجويان پيرو خط امام فعال در تسخير سفارت آمريكا عنوان‌هاي معصومه ابتكار، يكي از سه زن عضو فهرست ائتلاف اصلاح‌طلبان است. او حضور در فضاهاي متنوع از دوران كودكي تاكنون را به عنوان يك سرمايهء خوب براي تدوين برنامهء ادارهء شهر تهران ارزيابي مي‌كند و مي‌گويد: «راه‌جلب مشاركت مردم، به رسميت شناختن تنوع شهروندان تهراني و ارايهء برنامه‌هاي متناسب با ظرفيت‌هاي آنان است.» معصومه ابتكار مهمان امروز گپ آخر است.

شما يك زن مشهور هستيد و همهء ابعاد زندگيتان براي مردم روشن است تاكنون كدام جنبه از زندگيتان ناگفته مانده است كه مايليد بيان شود؟
بعد از انتشار كتاب تسخير بخش‌هايي از جزييات زندگي خودم و همسرم منتشر شد كه البته اين مايهء خوشوقتي است.
مي‌خواهيد بگوييد حرفي براي گفتن باقي نمانده است؟
نياز به تامل دارد. اجازه بدهيد كمي فكر كنم (مكث مي‌كند) يكي از امتيازاتي كه در زندگي داشته‌ام تجربهء محيط‌هاي متنوع فرهنگي بوده است. فضاهاي متفاوت اجتماعي را ديده‌ام. با مرور زندگي‌ام اين تنوع ديده مي‌شود.
مثلاً سه سال اول زندگيم را در تهران و در يك خانهء قديمي در شميران گذراندم.
اين خانه در كوچه باغي نزديك به دربند واقع شده بود. بعد از اين با مرحوم پدرم به آمريكا رفتيم. در آمريكا هم چند موقعيت مختلف را تجربه كردم. در فلادلفيا بوديم. شش سال از دوران پيش‌دبستاني و ابتدايي را در اين كشور گذراندم و در آن‌جا با فرهنگ و مناسبات فرهنگي مردم آمريكا آشنا شدم، بعد از بازگشتم به ايران در مدرسهء بين‌المللي ادامهء تحصيل دادم. اگر چه شرايط فرهنگي و اعتقادي خانواده‌ام با آن‌چه در مدرسه حاكم بود كاملاً متفاوت بود اما حضور و تحصيل در اين مدرسه بعدها خيلي به من كمك كرد.
شرايط فرهنگي خانوادهء شما چگونه بود؟
متعلق به يك خانوادهء مذهبي روشنفكر بودم، دكتر علي شريعتي از دوستان بسيار نزديك پدرم بود، با هم جلساتي داشتند و هميشه منتظر بودند كه من بخوابم تا آن‌ها بحث‌هايشان را شروع كنند.
آن موقع چند سال داشتيد؟
سنم خيلي كم بود. 10 يا 11 ساله بودم.
آيا متوجه بحث‌هاي آن‌ها مي‌شديد؟
نه زياد، چون دربارهء‌بازداشت و زندان صبحت مي‌كردند.
چرا منتظر بودند شما بخوابيد؟
پدرم هميشه نگرانم بود. چون تك دختر بودم نمي‌خواست وارد جريانات و فعاليت‌هاي سياسي بشوم.
مدرسه بين‌المللي چه تفاوتي با ديگر مدارس داشت؟
مدرسه بين‌المللي مدرسه‌اي بود كه فرزندان برخي از وزرا و شخصيت‌هاي بلندپايه در آن درس مي‌خواندند! زبان اصلي ما انگليسي بود، زبان دوم فارسي بود و در كنار اين دو فرانسه هم آموزش داده مي‌شد. در پايان سال‌هاي دبيرستان هم در رشته‌هاي مختلف بايد كار تحقيقاتي ارايه مي‌كرديم.
چه موقع با آثار دكتر شريعتي آشنا شديد؟
سال‌هاي آخر دبيرستان چند كتاب را از پدرم امانت گرفتم و خواندم.
اولين كتابي كه از شريعتي خوانديد،چه بود؟
كتاب «حج» بود كه روي من اثرگذاشت و شايد باور نكنيد آن موقع كتاب فارسي نمي‌خواندم. كتاب‌هايي كه مي‌خواندم يا انگليسي بود يا فرانسه.
هرگز كتاب فارسي نخوانده بوديد؟
تعدادش به انگشتان دست هم نمي‌رسيد. يادم مي‌آيد اولين كتاب فارسي زباني كه خواندم «كوه‌هاي سفيد» بود كه آن هم ترجمه بود.
چه شد كه كتاب حج را براي خواندن آثار شريعتي انتخاب كرديد؟
پدر ومادرم از طرف حسينيهء ارشاد به همراه دكتر شريعتي به حج رفته بودند، پس از بازگشت، ماجراهاي جالبي تعريف مي‌كردند كه تعريف‌هاي آن‌ها از حج مرا به خواندن اين كتاب‌ ترغيب كرد.
با وجود نگراني پدرتان، چطور وارد فعاليت‌هاي سياسي شديد؟
بعد از خواندن كتاب حج به دليل تحت تاثير قرار گرفتن از اين كتاب هر كتابي كه از دكتر شريعتي به دستم مي‌رسيد، با اشتياق زياد مي‌خواندم. به هرحال كسي كه كتاب‌هاي شريعتي را مي‌خواند نمي‌توانست از فضاي انقلاب و مبارزات سياسي دور بماند.
شما گفتيد در فضاهاي متنوعي زندگي كرده‌ايد. كدام يك از اين فضاها برايتان جذابيت بيش‌تري داشته است؟
جذابيتي كه وطن براي انسان دارد، با هيچ جاي دنيا قابل قياس نيست.
چه چيز ايران براي شما جذاب است؟
احساس خودي بودن، احساس بيگانگي نكردن. كسي كه در خارج از وطن زندگي كرده باشد اين حس بيگانه و خودي را خيلي خوب لمس مي‌كند.
زماني‌كه خارج از ايران بوديد آيا با اين افراد هيچ تقابلي پيش نيامد؟
هيچ وقت. حتي من دوستان بسيار زيادي از فرهنگ‌ها، كشورها و نژادهاي مختلف دارم.
هنوز هم با آن‌ها در ارتباط هستيد؟
خير. فضاي انقلاب و بعد مسووليت‌هاي مختلف آن ارتباطات را قطع كرد.
وقتي قهرمان زمين شديد، كسي از آن‌ها از شما خبري نگرفت؟
اتفاقاً يك پيام تبريك از يكي از همان دوستان برايم آمده بود البته هيچ وقت به خاطر نياوردم كدام دوستم بود.
تجربياتي كه از حضور در اين فضاهاي مختلف كسب كرديده‌ايد، براي تهراني كه مملو از اقوام و اقشار متنوع و مختلف ايراني است تا چه اندازه مي‌تواند مورد استفاده قرار گيرد؟
به نظر من تهران مانند يك رنگين كمان است. فرهنگ‌ها و قوميت‌هايي كه در تهران حضور دادند اين شهر را- برخلاف ديگر شهرها كه يك مساله مانند زبان يا لباس آنهاغلبه دارد- يك شهر متفاوت كرده است. اين مساله هم در بحث مديريت شهري پارامتر بسيار مهمي است. چون كساني كه به يك قابليت شهر تهران توجه دارند، نمي‌توانند برنامهء جامعي براي ادارهء تهران تدوين كنند.شعاري كه اصلاح‌طلبان با عنوان «تهران شهر ايراني» اعلام كرده‌اند ناظر بر همين ظرفيت حضور اقوام مختلف و متنوع ايراني است.
برنامهء شما براي استفاده از اين ظرفيت‌ها چيست؟
در دو زمينه برنامه داريم. يك برنامهء كلي كه محور حركت ائتلاف اصلاح‌طلبان است و زمينهء ديگر برنامه‌هاي شخصي بنده است. برنامه‌هايي كه آماده كرده‌ام چند محور دارد كه برخي ناظر به استفاده از اين ظرفيت‌هاست.
مهم‌ترين برنامهء شما چيست؟
محوري‌ترين و كليدي‌ترين بخش برنامه‌اي كه آماده كرده‌ام، جلب مشاركت مردم براي ادارهء شهر تهران است.
مي‌توانيد مشاركت مردم را جلب كنيد؟
رمز جلب مشاركت مردم در به رسميت شناختن تنوع حضور اقشار مختلف مردم ايران در اين شهر است. وقتي برنامه‌هايي متناسب با روحيات آنان باشد، كسي از مشاركت فرار نمي‌كند. با ابزار تشكيلاتي مي‌توان بهتر و مفيدتر با مردم تهران ارتباط برقرار كرد. شوراياري‌ها و تشكل‌ها بهترين ابزارهاي ارتباط با مردم هستند. تشكل‌ها هم صرفاً هيات‌هاي مذهبي و مساجد نيستند، هيات‌هاي مذهبي ظرفيت‌هاي خوبي دارند اما در اين شهر سازمان‌هاي غيردولتي بسياري با گرايش‌هاي مختلف وجود دارد.
چه برنامه‌اي براي استفاده از پتانسيل زنان داريد؟
زنان در برنامه‌هاي ما جايگاه مهمي دارند. البته اين را بگويم كه صرف‌نظر از دلايل و ريشه‌ها زنان در محيط‌هاي شهري مورد ظلم واقع شده‌اند و بايد نيازهاي آنان را اولويت داد. اگرچه اختيارات شوراها خيلي محدود است و به پاي اختيارات دولت نمي‌رسد.
به صورت عيني چه برنامه‌هايي براي حل مسايل و مشكلات زنان تهراني داريد؟
يكي از دلايلي كه زنان احساس ناامني مي‌كنند، فضاي بسيار بد نورپردازي در خيابان‌ها و كوچه‌ها و يا عدم تردد اتوبوس‌هاي شركت واحد در شب است. پرسش اين است كه چرا اتوبوس‌ها در تهران در شب تردد نمي‌كنند تا اگر خانمي نخواست از تاكسي استفاده كند بتواند از اتوبوس‌هاي خط واحد استفاده كند و با امنيت بيش‌تر در سطح شهر جابه‌جا شود.
يكي از ايراداتي كه به تهران وارد است به هم‌ريختگي مبلمان شهري است. براي استفاده از ذوق و هنر زنان تهراني در بهتر شدن سيماي شهر تهران برنامه‌اي داريد؟
تاكنون به اين مساله فكر نكرده‌ام اما ايدهء بسيار خوبي است و اگر تقدير اين بود كه در شورا خدمت كنيم، مي‌توان روي آن فكر كرد. تهران روح خشن مردانه‌اي دارد و بايد به گونه‌اي برنامه‌ريزي كرد كه با تزريق روح زنانه اين زمختي تا حدودي كاهش پيدا كند.
تهران يك شهر تجاري است. در اين حوزه هم زنان فضاي زيادي براي مانور ندارند. برنامه‌اي براي بهره‌مندي زنان از فضاي تجاري تهران داريد؟
تجربه‌اي كه ما از ايجاد بازارچه‌هاي كوچك داريم تجربهء خوبي است و فكر كنم بايد در جهت توسعهء آن حركت كنيم. اين بازارچه‌ها روزنه‌اي بود تا زناني كه علاقهء چنداني به درگير شدن در محيط‌هاي اداري ندارند حضور در عرصهء اقتصادي را از نزديك تجربه كنند.امكانات فراواني مانند تعاوني‌ها و تشكل‌هاي غيردولتي وجود دارد تا در اين زمينه ابتكارات و نوع‌آوري‌هاي جالبي داشته باشيم. به نظر من اگر اراده و مديريت باشد در اين راستا مي‌توان گام‌هاي بلندي برداشت.
بزرگ‌ترين تجربه‌اي كه در گذشته كسب كرديد و در شورا مي‌خواهيد به كار بگيريد، چيست؟
آشنايي با نقاط ضعف شهر تهران. چند سال مسووليت داشتن; اطلاعات گرانبهايي در اختيارم قرار گذاشته كه در كسوت نمايندهء مردم در شورا مي‌توانم از آن‌ها استفاده كنم.

كيوان مهرگان
روزنامه سرمایه


====================