رزم ما زنان

بازتاب دهنده مسائل مبرم زنان ایران

انتخابات شوراها، آغازی دوباره

خانم ملیحه محمدی بتازگی و پیرامون ضرورت شرکت در انتخابات شوراهای شهر و روستا، در جهت ایجاد تاثیرات معینی در این شوراها ولو کم و تا حد ممکن، مقاله جالبی نوشته اند که در زیر بخشهایی از آن را می خوانید

این که در آستانه تقریباً هر انتخاباتی، برخی از ما به مشارکت و عده‌ای بر تحریم اصرار بورزیم، لابد دیگر حکایت آشنایی است که بسا کسالت بار نیز شده باشد. اما چاره کدام است؟ هنوز راه به جایی نبرده ایم و از آنان که بر این راهها روی می‌گردانند، هنوز کسی راه دیگری را نگشوده است. مؤثرترین شکل حضور ما در صحنه سیاست،از زشت و زیبا، هنوز و حالا،عرصه انتخابات است. در این کشش و کوشش ِ بیحاصل لحظه تأملی پیش آمد و آن حکایت دوم خرداد ١٣٧٦ بود.

آن اتفاق باعث شد که گروه محتاط تری از آن بخش که همواره بر تحریم پای فشرده بود، به نرمی جداشود. گروهی که به نظر می‌رسید دیگر به تحریم به عنوان "تنها" شیوه برخورد با انتخابات در جمهوری اسلامی نمی‌نگرد و به مشارکت، لااقل در شرایط خاص نظر دارد. بخش عمده‌ای از ایشان در انتخابات مجلس ششم و انتخابات دوره هشتم ریاست جمهوری و بعضاً انتخابات دوم شهر و روستا، رأی بر مشارکت دادند. اما تو گویی این حرکتی را که در دنیای امروز یکی از روزمره گیهاست، شق القمری فرض کرده بودند و یا مثلاً اتمام حجتی با مدعی! زیرا که پس از شکست اصلاح طلبان داخل در انتخابات مجلس و شوراهای شهر و روستا، بار دیگر به سیاست تحریم تا سرنگونی جمهوری اسلامی بازگشتند؛ آنچنان قاطع و با سرعت، که گمان می‌کردی اینها مدافعان " اصلاح طلبان" بوده‌اند و نه سیاست ِ اصلاحات!

برای بسیاری از آنان، این عقب نشینی اصلاح طلبان ِ داخل که سابقه سیاسی شان از بیشترگروههای اپوزیسیون کمتر است، آنچنان ضربه مهلکی بود که از آن یکی دو وعده تغییر سیاست نیز ابراز ندامت و پشیمانی کرده، پشت دست رأی دهنده خود را داغ زدند! در حالیکه مضمون اصلی داستان، گذشته از اشتباهات تاکتیکی یا حتا استراتژیک اصلاح طلبان، این بود که حزبی یا سازمانی که هنوز نه برنامه سیاسی مدونی داشت و نه تجربه تاریخی کافی، پس از دوره‌ای قدرت را به حریف واگذار کرده بود. اتفاقی که در جهان متمدن دائماً در تداوم و تکرار است بی آنکه به فاتحه خوانی برای حزب شکست خورده بیانجامد؛و کسانی به خود جرئت دهد تا خواهان ِ نه تنها محو حزب مربوطه که تمام تئوری و سیاست آن شوند. روی گردانی قهرآلود از جریانی که نتوانسته به تمامی وعده‌های خود عمل کند، بخصوص اگر به و واگذاری صحنه به حریفی که آشکارا در مقابل توست، منجر شود، در هر کجای جهان که بروز کند، نه سیاست ورزی که خودکشی سیاسی نام دارد.

باری!انتخابات خبرگان را دور زدن و با شوراها درگیر شدن، ترفند نیست یا چیزی مثل یک تحریم ِ شرمنده! این برنامه‌ای ست با دقت بر واقعیات و ممکنات! مبتنی بر این واقعیت که مضمون خبرگان با توجه به مکانیسم شکل گیری آن غیر دموکراتیک و امکان تأثیرگذاری در آنجا غیرممکن است و از سوی دیگر مبتنی است بر امکان حضور و ایجاد تأثیرات معینی در انتخابات شوراها.

ملیحه محمدی
١٣ دسامبر ٢٠٠٦
ایران امروز